معنی حدس ، گمان ، ظن
حل جدول
گمان
ظن، حدس
گمان
حدس ، گمان
فرض
ظن و حدس
گمان
حدس و گمان
ظن
احتمال
فرض
گمان
حدس، گمان، ظن
ظن، حدس
ظن و حدس
گمان و ظن
زعم
فرهنگ عمید
گمان، حدس،
* ظن بردن: (مصدر لازم) گمان بردن، گمان کردن، پنداشتن،
* ظنِ غالب: گمان قریببهیقین،
گمان
ظن،
حدس،
خیال، وهم،
رٲی، اندیشه،
فرض،
* گمان بردن: (مصدر لازم)
ظن بردن،
تصور کردن، انگاشتن،
* گمان داشتن: (مصدر لازم)
ظن داشتن، شک داشتن،
نگران بودن،
انتظار داشتن،
* گمان کردن: (مصدر لازم)
تصور کردن، پنداشتن،
شک کردن،
فرهنگ فارسی هوشیار
شتافتن، سرعت برگمان گفتن، گمان بردن، فراست، ظن بردن برگمان گفتن، گمان بردن، فراست، ظن بردن
فرهنگ معین
(مص ل.) گمان بردن، متهم کردن، (اِ.) گمان، حدس، جمع ظنون،
معادل ابجد
1133